سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که از دنیا اندوهناک است ، از قضاى خدا خشمناک است . و آن که از مصیبتى که بدو رسیده گله آرد ، از پروردگار خود شکوه دارد و آن که نزد توانگر رفت و به خاطر مالدارى وى از خود خوارى نشان داد دو ثلث دینش را به باد داد ، و آن که قرآن خواند و مرد و راه به دوزخ برد از کسانى بود که آیات خدا را به فسوس گرفت و افسانه شمرد ، و آن که دلش به دوستى دنیا شیفته است دل وى به سه چیز آن چسبیده است : اندوهى که از او دست بر ندارد ، و حرصى که او را وانگذارد ، و آرزویى که آن را به چنگ نیارد . [نهج البلاغه]

عشق ماه اردی.....

 
 
هنوز امید هست؟(دوشنبه 85 آبان 1 ساعت 6:38 عصر )
پاییز سرد است راه دورست تنم از سرمای هوا میلرزد و گرمای عشق تو مرا دوباره گرم میکند می روم در این راه پر پیچ و خم و بارانی به امید آنکه از رفتن خسته نشوم و بتوانم به تو برسم آری همش تو اگر تو نبودی در همان روزهای اول خسته از راه نرفته بس منشستم و میگریستم و چون آخر این بوران بهار است، فصل تولد تو به من باز امید میدهد که این سر بالای هم فتح کنم شاید آخری باشد و چون میدانم آخر تاریکی روشنایست اگر این راه را رد کنم شاید به تو و فصل تو برسم برای همین اگر تا سالها که نه تا آخرین لحظه جانم به سمت تو می آیم

می آیم

به امید تمام شدن این تاریکی و سرما ... 



 
لیست کل یادداشت های وبلاگ?
 




بازدیدهای امروز: 11  بازدید

بازدیدهای دیروز:0  بازدید

مجموع بازدیدها: 2456  بازدید


» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «